گفتمان آشوب و جريان فتنه وقتي با اسم رمز تقلب و در كف خيابانها نتوانست به خواستههاي نامشروع خود دست يابد، با يك تغيير گفتمان، اولويت خود را بحث معيشت مردم قرارداده و سعي دارد از مطالبات اقتصادي و معيشتي مردم سوءاستفاده كرده و روي اين خواستهها مانور دهد
.
اشاره: گفتمان آشوب و جريان فتنه وقتي با اسم رمز تقلب و در كف خيابانها نتوانست به خواستههاي نامشروع خود دست يابد، با يك تغيير گفتمان، اولويت خود را بحث معيشت مردم قرارداده و سعي دارد از مطالبات اقتصادي و معيشتي مردم سوءاستفاده كرده و روي اين خواستهها مانور دهد. موضوعي كه فرمانده نيروي انتظامي، چندي پيش از آن بهعنوان طرح “فتنه اقتصادي” نام برد و تأكيد كرد: “ضربآهنگ فتنه اقتصادي آغاز شده است.” اين تغيير رويكرد و انتخاب اين برهه زماني براي آغاز فتنه اقتصادي، از جمله مسائل مهمي است كه بايد به دقت مورد واكاوي و بررسي قرار گيرد. بهنظر ميرسد فتنهگران، اجراي قانون هدفمندكردن يارانهها را بستري مناسب براي اجراي پروژهخود ديدهاند و ميخواهند به نوعي با سوءاستفاده از واكنشهاي احتمالي مردمي به اجراي اين طرح، بر اين موج سوار شده و اهداف اصلي خود را دنبال كنند. در همين ارتباط و براي بررسي ابعاد فتنه اقتصادي، هفته نامه پنجره در شماره 65 خود به سراغ “مجتبي شاكري” عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و كارشناس مسائل سياسي رفته و نظر وي را در اين باره جويا شده است. باهم متن اين گفتگو را در زير مي خوانيم
. *اساسا علت تغيير رويكرد گفتمان آشوب و جريان فتنه و گرايش بهسمت مسائل اقتصادي را در چه ميدانيد؟
تصور من اين است كه مجموعه مباحث و رفتارهايي كه با عنوان فتنه شكل گرفت عقبه دوري دارد و به مباحث نظري كه در حلقه كيان شكل گرفته بود، بازميگردد. بعدها اين جريان سازماندهي يافت و به مطالبات اجتماعي كشيده شد و در همين سير، عبور از قانون اساسي، رهبري و گفتمان انقلاب اسلامي و حتي عبور از مقدسات در آن رقم خورد. با پايان انتخابات سال 1388، اين فتنه به انتها نميرسد. بهدليل نوع برخوردهايي كه اين مجموعه، يعني طيف فتنه – اعم از تصميمسازان تا كساني كه عملياتهاي خياباني را رقم ميزدند – مشاهده كردند و وقتي با مخالفتهاي مردمي روبهرو شدند، امكان ادامه راه حتي با پشتيبانيهاي دستگاههاي اطلاعاتي بيروني و برخي سفارتخانههاي داخلي براي آنها ميسر نشد، ولي اين سخن به معناي پايان فتنه نيست؛ چراكه در اين مجموعه، نخبگان دل به بيرون مرزها دادهاي هستند كه از گفتمان انقلاب عبور كرده و هنوز بهدنبال تحقق خواسته خود هستند و همان زمان هم در جلسات پنهان خود وقتي متوجه شدند نميتوانند از طريق مسائل انتخاباتي به مقصود خود برسند و دريافتند كه براي بحث تقلب، نه استناد قانوني دارند و نه مصداق بيروني، تصميم گرفتند كه همين پروژه را در جايي ديگر دنبال كنند، لذا برخي از آنها اعلام كردند كه اگر در انتخابات نتوانستيم به مقصود خود برسيم، تلاش ميكنيم در مجلس به هدف خود دست يابيم؛ يعني تلاش ميكردند كه ناكارآمدي دولت را در بخشهاي مختلف اقتصادي، سياسي و اجتماعي بهگونهاي رقم بزنند و القا كنند كه مجلس از جايگاه قانوني نظارتي خود وارد صحنه شود و مطالبه ناكارآمدي را مطرح كند. ما بايد با اين نگاه، مجموعه فتنه را ببينيم كه آنها همچنان، همان مقدار رمقباقيمانده خود را در عرصههاي مختلف هزينه ميكنند و به نوعي در درون خود با وجود اختلافاتي كه دارند، بهدنبال ايجاد انسجام هستند.
اخيرا راهبرد سكوت و عدم پاسخگويي به پرسشهاي مردمي در مورد خود را دنبال ميكنند و از طرفي ديگر بهدنبال ايجاد سئوال و شبهه نسبت به قواي سهگانه هستند تا از اين طريق به نوعي يك قطببندي را به وجود آورند كه در يك طرف خودشان بهعنوان اپوزيسيون، مدعي پيگيري مطالبات مردمي باشند و مجموعه نظام نيز در نقطه مقابل قرار گيرد و اين شيوهاي است كه مكرر در دورههاي مختلف دنبال كردهاند. لذا اينكه فتنه انتخابات در اين دوره به يك نوع فتنه اقتصادي تبديل شود، امري قابلپيشبيني است. در بيرون كه دولتمردان آمريكا با استفاده از گراهايي كه از داخل ميگرفتند، بحث تحريم و تهديد را به اجرا گذاشتند و در داخل هم براي اينكه با استفاده از تهديد و تحريم ايجاد بحران كنند، از سرمايههاي خود بهره ميگيرند و به نوعي رفتار ميكنند كه تنشهاي اجتماعي به يك بحران و يك تهديد عمومي تبديل شود. نكته مهم بعدي اين برهه زماني است كه از سوي جريان فتنه، جهت شروع بحران اقتصادي انتخاب شده؛ همزماني با آغاز طرح تحول اقتصادي و هدفمندكردن يارانهها.
بهنظر شما فتنهگران چه ظرفيتهايي را در اين طرح مشاهده كردهاند كه برنامه جديد خود را كليد زدهاند؟
هدفمندكردن يارانهها به اقرار همه دلسوختگاني كه در اقتصاد دستي دارند و همه كارشناساني كه مسائل اقتصادي را درك ميكنند، يك جراحي و كار بزرگ است كه نظام حتما بايد به آن بپردازد، و دولتهاي سازندگي و دوم خرداد هم بايد پاسخگوي كوتاهي خود در اين ارتباط باشند. شجاعت مجالس هفتم و هشتم و عزم راسخ رييسجمهوري و مجموعه دولت براي اجراي اين جراحي بزرگ، قابلتقدير است، لذا همه بايد خود را در مقابل اجراي اين طرح، مسئول بدانند و تبعات اجراي آن را براي مردم مطرح كنند و از سوي نمايندگان مجلس، مسئولان دستگاههاي اجرايي و رسانه ملي نسبت به اين طرح فرهنگسازي لازم انجام گيرد. در سخنرانيها و مناظرهها بايد دقت شود، به آنچه هدف از اجراي طرح است، برسيم نه نقطه مقابل آن. با وجود اجماعي كه نسبت به اجراي طرح هدفمندكردن يارانهها وجود دارد، ولي مجموعه كينهورز فتنه، درستي و غلطي اجراي طرح و نقاط مثبت و ضعف آن را مدنظر ندارند، بلكه همين كه ظرفيتي در اين طرح براي ايجاد ترس در مردم و اعلام خطر در جامعه مشاهده كردهاند، بهدنبال سوء استفاده از آن در جهت رسيدن به اهداف خود هستند.
تصور ميكنم اگر مجموعه نخبگان ما كه به گفتمان انقلاب اسلامي نظر داشته و به سند چشمانداز و مصالح نظام توجه دارند، با هم همكاري كنند، ميتوان اين طرح را به شكلي پيش برد كه تبعات منفي كمتري داشته باشد و اين بيماري اقتصادي، با عزم دولت و مجلس درمان شود
. *ارزيابي شما از هماهنگي تصميمسازان و عوامل فتنه اقتصادي، با هجمه رسانههاي خارجي چيست؟
اين يك پروژه است؛ يعني از سالهاي دور، اين مجموعه به بيرون وصل بوده است و اين امري پنهان نيست و خودشان نيز از آن تبري نميجويند و حتي اقرارهايي كه داشتهاند ارتباطهاي خيلي عميقتر را نشان ميدهد، لذا لازم است با توجه به اينكه زمان برخي از دادگاهها گذشته، اين اقرارها از سوي رسانهملي پخش شود تا مردم بيشتر متوجه ابعاد اين ارتباطات شوند. از طرفي ديگر دستگاههاي حكومتي آمريكا نيز از اعلام اين ارتباط ابايي ندارند؛ 17 ميليارد و 700 ميليوني كه به گفته وزير اطلاعات، از سوي آمريكاييها در قضيه انتخابات ايران هزينه شده، مطلب پنهاني نيست و كساني كه سرمايهگذار آن بودهاند، مراحل و چگونگي اين هزينه و بهرهبرداري از آن را مشخص كرده بودند و سازماندهي اقدامات بعدي از قبيل رفتاري را كه ميخواهند با قانون اساسي و نسبت به فلسطين، لبنان و غزه داشته باشند، انجام داده بودند.
در واقع آنها تلاش ميكردند كه آرمانها و ارزشهاي انقلاب اسلامي را تا قد و قوارهاي كه خودشان ميپسندند، تراش بدهند و اين پروژه بسته شده است و آنچه اعلام ميشود، تنها بخش كوچكي از حمايتهاي بيروني است و ارتباط جريان فتنه با خارج از كشور خيلي عميقتر از آنچيزي است كه رسانههاي خارجي اعلام ميكنند. بايد يادآور شد، همين تهديدها و تحريمها در واقع گراهايي است كه بهصورت دائم و شفاف از داخل داده ميشود. با توجه به فنآوريهاي جديدي كه براي انتقال اطلاعات و كارهاي جاسوسي وجود دارد، بايد ذهن مردم از روابط جاسوسي دورههاي گذشته به اين سمت برود كه شيوههاي ارتباط بسيار سهل شده است. در مجموع از نتايج گفتوگوها و تهديدهايي كه صورت ميگيرد، ميتوان فهميد كه چقدر اين روابط تنگاتنگ بوده است
. *با توجه به اهميت طرح هدفمندي يارانهها، ضرورت اطلاعرساني دقيق به مردم و هماهنگي مجلس و دولت تا چه ميزان حس ميشود؟
از مطالبي كه مقام معظم رهبري در ديدار با نمايندگان مجلس و دولت، همواره مطرح ميكنند، به وضوح ميتوان دريافت كه اگر اين ارتباط، هماهنگي و مباحث كارشناسي مشترك دنبال نشود، شكاف از همينجاها عميق ميشود و به فرموده قرآن، منافقين در اين شكافها لانه ميكنند و اين شكافها را عميقتر ميكنند. نقطه مقابل راهبرد سكوت جريان فتنه، بهرهبرداري از اختلاف ميان اصولگرايان است. هر مطلب و سخني كه از سوي مسئولان دولتي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مطرح شود و اين شكاف را عميقتر كند، به ضرر پيشرفت نظام است و گفتمان “پيشرفت و عدالت” بهعنوان مؤلفههاي دهه چهارم انقلاب اسلامي را دچار چالش ميكند.
مقام معظم رهبري در ديدار با نمايندگان مجلس مثالي را بهكار بردند و فرمودند: “در مشهد ما در ماه محرم كساني علامت را حمل ميكنند و مردم به نوعي نسبت به آنها عاطفه خرج ميكنند و اكنون دولت در نقش همان علامتكش است و بار روي دوش دولت است و همه در بيان مطالب و اظهارنظرهاي خود در نظر داشته باشند كه اين باري را كه اين دولت تحمل ميكند، دولتهاي قبلي حاضر به تحمل آن نشدند.” دولتها معمولا از اينكه دچار چالشهايي از قبيل جراحيهاي بزرگ اقتصادي شوند، پرهيز ميكنند و به آن تن نميدهند، لذا همين مقدار كه دولت عزم اجراي اين طرح بزرگ را دارد، بايد حمايت شود، البته اشكالات و معايب بايد با مباحث علمي و كارشناسي مورد بررسي قرار گيرد. دولت هم بايد اطلاعرساني دقيقي داشته باشد؛ چراكه مردم ما با بحثهاي اقناعي، سنگينترين سختيها را تحمل ميكنند و اگر متوجه نقش مؤثر هدفمندي يارانهها در پيشرفت كشور، اجراي عدالت و دفع تحريمها شوند، خودشان در اجراي آن مشاركت ميكنند