گویا در گردش اخبار بین مسئولین و مردم سانسور رخ میدهد! اروپاییها آشکارا دائما از برجام 2 ، 3 و مسئله موشکی و منطقهای صحبت کرده و بحث را حتی تا مسائل حقوق بشری و امنیت داخلی و فروپاشیدن جبهه مقاومت منطقه هم میبرند، حال ما واکنش مناسبی درباره این سخنان از مقامات حوزه سیاست خارجی نمیبینیم. ادبیات فرودستانه در برخورد کلامی در برابر غرب در زبان مقامات ما وجود دارد که نتیجه آن «دیپلماسی زیگزاگی» شده است.
یکی از مسائلی که در این روزها مردم را به خود مشغول داشته، بحث بلاتکلیفی و سرنوشت مذاکرات ایران در عرصه هستهای و مسئله برجام است. بسیاری هنوز نمیدانند ماجرا به کدامین سو میرود و آیا بنا کاملا بر روی مقاومت است یا هنوز کورسوی روزنهای به سوی مذاکرات با اروپا وجود دارد؟ اخیرا سخنگوی دولت آقای ربیعی در تکرار دوباره سخنان حسن روحانی درباره مذاکره، گفته است «هنوز روحانی بر سر حرفش هست که برای منافع ملی حاضر است با هرکسی ملاقات کند، به شرطی که …». در این میان سفر عراقچی به فرانسه و اخبار جنجالی درباره مذاکره باز هم مثل گذشته مطرح شد. لذا به سراغ «مجتبی شاکری» فعال سیاسی اصولگرا و عضو سابق شورای شهر تهران رفتیم تا نظرات وی را در رابطه با این بحث بدانیم:
* در جریان پیشنهادات فرانسویها برای مذاکره با ایران و تعارفاتی که برخی مقامات آمریکایی در این زمینه میکنند، ما سخنان متفاوتی از دولتمردان میبینیم. برخی سخنان بوی مجاز بودن مذاکره را میدهد و برخی نوید این را میدهد که اگر روحانی با ترامپ در سازمان ملل هم رو به رو شود، به او نگاه هم نخواهد کرد. به نظر شما آنچه در درون ذهن دولتیها میگذرد چیست؟
ما نباید دنبال نیتخوانی و آنچه در ذهن دولتیها میگذرد باشیم و آن را مبنای تحلیلمان را قرار دهیم. چهارچوب منطقی و عقلایی و اطلاعات صحیح باید مبنای تحلیل باشد. تناقضی که در صحبتهای رئیس جمهور با سایر مقامات و آقای ظریف با سایر سخنگویان دولت و رفتارهای اروپاییان گاه و بیگاه دیده میشود، ناشی از این است که ایشان همانطور که هنوز هم میگویند، دوست دارند تا بالاترین حد جایگاه خورشید «برجام» را حفظ کنند. برافراشته ماندن پرچم برجام برای دولت فعلی چنان اهمیتی به عنوان نماد کارآمدی دولت دارد که از آن تاکنون بهمثابه «بت شکنی بزرگ»، «خورشید تابان»، «عنایت الهی» و تعابیری از این دست یاد کردند. از سوی دیگر، در صحبتهای خود آنان دیده میشود که برجام گویی زمینی است که محصولی از خود بهجای نگذاشته است. یعنی هم بهلحاظ حقوقی ضوابطی در آن از یاد رفته و در بحث نیز اجرا بسیار از نقطه مورد نظر دور است.
* یعنی ملاحظات رهبری در برجام نادیده گرفته شد؟
مطالعه روند و فرآیند مذاکرات، امضا و عمل به تعهدات نشان میدهد برجام بسیار شتابزده تنظیم شده و جلو رفت. بیتردید قراردادی مطلوب و عقلانی است که به ازای هر مادهای که از سوی یک طرف تعهد شود، طرف مقابل نیز بههمان ماده پایبند باشد و بهاین منظور، باید ضمانت اجرایی در هر قرارداد لحاظ شود.
* گفتید در «صحبتهای خود آنان هم دیده میشود که برجام محصولی مناسب نیست». کدام مقام دولتی چنین گفته است؟
آقای ظریف اتفاقا خود مکرر و زودتر از همه گفتند آمریکا از ابتدا تا زمان خروج ترامپ از برجام 12 مورد «نقض آشکار» در تعهدات خود داشته است. حال کسانی که برجام را «افتخار قرن» دانستند، چرا نتوانستند از طرف متمرد از قرارداد شکایت کنند و سیاست تعهد در مقابل تعهد را که اکنون بعد از چند سال برای جبران خطا دنبال میکنند آن زمان با پرهیز از ذوق زدگی انجام میدادند؟ چنین رفتار های هماهنگی دقیقا به خلاء حقوقی موجود در برجام باز میگردد. مکانیسم ماشه که در بحث تصویب برجام مطرح بود، درصورت خروج ایران از برجام نیز مطرح است. یعنی رفتن پرونده به شورای امنیت و تصویب تحریمهای بیشتر بر ایران. در ماههای اخیر ظربف باز هم تکرار کرد که اروپا یازده تعهد دیگر را نقض کرده است. پس ماجرا فقط محدود به ترامپ نیست و نقض این تعهد دامن همه را گرفته است. ایران ابزار و مکانیزم پشیمانکننده مناسبی را برای تضمین اجرایی برجام در این قرارداد نگنجانده است.
* اما مقامات دولت تدبیر و امید نظر دیگری دارند. آنها معتقدند میلیاردها دلار از این طریق به کشور بازگشته و فروش نفت به روند عادی رسیده و در آن مدت بهطور متوسط ماهی یک یا دومیلیارد میلیارد دلار به کشور برگشته و این از «هیچ» بهتر است…
این ادعا نیز باید راستی آزمایی شود. از اواخر سال 93 مذاکرات شروع شد و اگر فرض بگیریم اواخر سال 96 با خروج ترامپ تمام شده، نزدیک سه سال ما باید از مواهب برجام استفاده میبردیم. خب اگر غیر از ارقام نجومی دیگری که مطرح شد، متوسط ماهی یک یا دو میلیارد دلار وارد ایران شده به همراه فروش نفت، ما باید 50 میلیارد دلار از محل برجام دلار وارد خزانه بانک مرکزی کرده بودیم. حال سوال این است که این همه پول کجاست؟ آقای سیف رئیس کل وقت بانک مرکزی که یکسال پس از برجام گفتند: «تقریبا هیچ چیز از ناحیه برجام به خزانه نرسیده است». این ادعا به هرحال باید ثابت شود و مشخص شود این حجم عظیم پول اگر وارد کشور شده، دقیقا کجا رفته است؟ بهطور مکرر و مشخص گفته شد همه تحریمها برداشته میشود. این را آقای روحانی گفت اما به هیچ وجه حتی در دوران طلایی قبل از خروج آمریکا از برجام نیز چنین نشد. این اطلاعرسانیهای ناقص و متناقض باید توسط گروهی رسانهای حقیقت یاب بررسی شود. مسئولین سیاست خارجی کشور نباید فکر کنند مردم حافظه تاریخی خود را از دست دادهاند. حداقل کارکرد فضای مجازی برخط بودن همه گفتهها و مواضع مسئولان است.
* ولی بهنظر شما خروج دولت از برجام نشانهای از ایستادگی آن نیست؟
در ابتدا مقامات سیاست خارجی اعلام کردند که با خروج طرف مقابل از برجام، ما ظرف دو هفته شرایط را به حالت قبل در میآوریم، اما دیدیم که جعل اصطلاح کرده و بعد از یکسال بحث «گام اول» و «گام دوم» و معلوم نیست تا گام چندم را مطرح کردند. معنای «مهلت» دیگر از معنای خود خارج شده، این درحالیاست که هرچه زمان تلف میشود، مردم بیشتر متضرر میشوند.
* مکرون رئیس جمهور فرانسه بحث رقم 15میلیارد یورو را بهعنوان کمک اروپا در قبال ادامه تعهدات کامل ایران مطرح کرد. این وعده آیا قابل توجه نیست؟ آیا دولت نمیتواند از این فرصت استفاده کند؟
پیشنهاد مکرون با اما و اگرهای متعدد و شروط پنهان در این پیشنهاد همراه است. آنها مقاومت میکنند که پیش فروش خرید نفت ما را بنا بر تعهد 11 مادهای شان انجام ندهند و ما را گرفتار مکانیزمهای اهانت آمیزی چون اینستکس کنند. حرف نظام 15 میلیارد یورو با شرط خرید نفت از ایران و به طور متوسط سالی 3 میلیارد یورو است و تعهد ما در قبال اروپا اجرا نکردن گام سوم است. ولی اروپا با وعده ای بی عمل میخواهد وارد فاز برجام های 2، 3 و 4 شود و نمایندگیاش از ترامپ را در این مذاکرات اعمال کند. ذوقزدگی دولت هم در زمان برجام و هم در زمان اجرای آن و هم در زمان پیگیری مسائل بعد از نقض برجام، اثبات شده است. قاعدتا در این مورد نیز من بعید میدانم که موفقیتی کسب کنند. آقای روحانی با وجود نفی مذاکره دوجانبه با آمریکا میگوید در صورت برداشتن تحریم ها آمریکا میتواند حتی بدون قبول برجام در مذاکرات برجامی حضور پیدا کند. من نتوانستم بفهم آمریکایی که از برجام خارج شده و حتی با نپیوستن به برجام چطور میتواند و چکاره است که در مذاکرات برجامی حر پیدا کند. اگر رقمهای میلیاردی وعده داه شده رئیس جمهور در اوج اعتماد دو سویه وارد کشور شد، رقم پیشنهادی مکرون هم با این در باغ سبزی که نشان داده شده، وارد میشود! ما با کدام دلیل عقلی و اخلاقی به خود جرات میدهیم که کسانی که دروغگوییشان برای ما ثابت شده اعتماد کنیم؟ اینها به قرارداد نوشته شده و تضمین شده خود هم عمل نکردند، حال به وعده غیر مکتوب برای جلوگیری از انجام گام های بعدی ایران از برجام عمل کنند؟
* آیا خواستههای دیگری نیز مطرح است؟
گویا در گردش اخبار بین مسئولین و مردم سانسور رخ میدهد! اروپاییها آشکارا دائما از برجام 2 ، 3 و مسئله موشکی و منطقهای صحبت کرده و بحث را حتی تا مسائل حقوق بشری و امنیت داخلی و فروپاشیدن جبهه مقاومت منطقه هم میبرند، حال ما واکنش مناسبی درباره این سخنان از مقامات حوزه سیاست خارجی نمیبینیم. ادبیات فرودستانه در برخورد کلامی در برابر غرب در زبان مقامات ما وجود دارد که نتیجه آن «دیپلماسی زیگزاگی» شده است.
* با این اوصاف که ذکر کردید، چندان نمیتوان برای حل مسائل به کلید مذاکره فکر کرد. حال چرا تمام تخم مرغهای دولت همچنان در سبد سیاست خارجی است و هنوز میخواهد از رهگذر آن وارد فضای حل مسائل شود؟
سیاست خارجی نباید به دوقطبی سازی برجامی داخلی بی انجامد! آقای رئیس جمهور گرفتار پاسخ به مردم است. کارنامه داخلی و اقتصادی دولت قاعدتا نمیتواند چیز قابل توجهی را ارائه دهد. تنها امید دولت رفع همین تحریمها و برجام بود. یکی از کارکردهای درگیرشدن دائم دولت به بحث خارجی، فراموش کردن و بهحاشیه بردن سوالات و مطالبات مردم در عرصه داخلی است. در حقیقت مانور دادن روی درگیریهای دیپلماتیک هنوز جنبه تبلیغاتی برای دولت دارد، درصورتی که نباید سادهترین راه بازی کردن با دوگانه «مذاکره میکنیم-نمیکنیم» است. آقای روحانی به مرور باید به این نتیجه برسد که از برجام باید دل بکند. این آرزوی مقام معظم رهبری بود که بالاخره ما بتوانیم روزی از مصیبت نفت دست بکشیم و اقتصاد خود را مقاوم کنیم. لکن چنین چیزی نوع مدیریت دیگری میطلبد که از این جنس نیست و نیاز به مدیریت انقلابی و جهادی دارد.