امام گفت : اگر بدانی پرچم این نهضت به دست صاحب اصلی اش می رسد، باز هم نگرانی؟

2

رئیس کمیته فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران به همراه شهردار منطقه 4 و جمعی از معاونان و مدیران با آزاده ی جانباز «احمد احمد» که بی تردید آبروی محله و پرچم هویت شهر است، دیدار و گفتگو کرد.

مجتبی شاکری در این دیدار صمیمی گفت: پایه های انقلاب اسلامی بر اساس رشادتها و مبارزه های شهدای گرانقدر و ایثارگران عزیز شکل و قوت گرفت و هرچه داریم از رشادتهای آنهاست و خوب است جوانان از این فداکاری ها درس بگیرند و سر لوحه زندگیشان قرار دهند.

وی افزود: انقلاب اسلامی ایران هرچه دارد از این مجاهدت ها دارد مبارزه با رژیم طاغوت خیلی متفاوت با جنگ تحمیلی است زیرا با این رشادتها بود که انقلاب پر برکت اسلامی به ثمر رسید و آرامش کنونی مرهون این فداکاریها و گذشت ها است که می بایست قدر دان باشیم.

وی در ادامه به تاکید به خواندن کتاب خاطرات احمد احمد و عزت شاهی ها گفت: درس های بزرگی در دل این ایثارگری ها نهفته است و نسل جوان ما  می توانند با خواندن کتاب های احمد احمدها از رهنمونهای ایشان درس بگیرند.

در ادامه این نشست صمیمی احمد احمد ضمن خوشامدگویی به رئیس کمیته فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران، شهردار منطقه 4 و هیئت همراه گفت: تمام این مبارزات که از سالهای 1338 آغاز کردیم و زندانهایی که رفتیم مطمئنا بدون رهبری حضرت امام(ره) هیچ گاه به ثمر نمی رسید و وجود ایشان باعث بوجود آمدن این رشادتها بود رهنمونهای ایشان دلگرمی راه ما بود و اگر غیر از این بود این راهی که ما می رفتیم هیچ ثمری نداشت.

احمد از ناگفته های خاطراتش و دغدغه ی آسیب دیدن انقلاب جمله ی آرامش بخشی را از حضرت امام نقل کرد که فرموده بودند:« اگر بدانی پرچم این نهضت به دست صاحب اصلی اش می رسد، باز هم نگرانی؟»

وی افزود: اعتقادات اسلامی ما در آن زمان در دیدار با حضرت امام و نصایح ایشان تقویت می شد و توانستیم آگاهی بیشتری از اسلام را بدست آوردیم و طبق دستور ایشان با پیروی از روحانیت معزز پیروزی سال 1357 به ثمر بنشیند. وی در ادامه خاطرات دوران انقلاب را بازگو کرد و اطاعت از ولایت فقیه را در تمام امور زندگی و مملکتی واجب دانست و به نمازاول وقت بسیار تاکید کرد. 

شایان ذکر است احمد احمد برای نخستین بار در سال 1338 در کلاس ششم به دلیل انجام کارهای سیاسی به زندان رژیم طاغوت افتاد.عضویت در انجمن ضد بهاییت، فعالیت وی در حزب ملل اسلامی و دوران دستگیری و زندان، ورود به حزب‌‌الله، دوران زندان قزل قلعه و شکنجه‌های مرگبار، آشنایی وی با سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق و مقاومت در برابر دستورات سازمان به دلایل عمق اعتقادات دینی و از دست دادن و کشته شدن همسرش در این راه، آشنایی با هاشمی رفسنجانی،دستگیری های پیاپی، ارتباط با شهید اندرزگو ودرگیری با ساواک و ترور شدنش، دستگیری وی و ملاقاتش با آیت الله طالقانی در زندان اوین، دوران انقلاب و تظاهرات مردمی و آزادی وی، دوران پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی و حضورش در جبهه، و … تنها بخشی از زندگی این جانباز سرافراز است.

دیدگاه ها غیرفعال است