قحطی بزرگ در فراموشخانه انگلیسی

2
کنکاش در زوایای پنهان و مغفول مانده تاریخ معاصر و بازنمایی روشنگرانه تجربیات تاریخی کشور، یکی از دغدغه‌های جدی هنرمندان متعهد و انقلابی در دورانی است که عده‌ای در داخل و خارج تلاش می‌کنند واقعیت دشمنی بیگانگان با ملت ایران را در حد یک «توهم» تنزل دهند.
این دغدغه‌مندی ارزشمند سبب شده که ابوالقاسم طالبی، کارگردان خبره کشورمان به سراغ یکی از مهم‌ترین برهه‌های تاریخی این سرزمین برود؛ برهه‌ای که در آن، یک توطئه کثیف انگلیسی به جان‌باختن تقریبا نیمی از جمعیت کشور در یک قطحی بزرگ منجر شد تا علاوه بر عقیم و ناتوان کردن ملت در ادامه مرام ضد بیگانه شیخ فضل‌الله نوری، بخش عمده ارزاق نیروهای متفقین در جنگ جهانی اول نیز از منابع کشور ایران تامین شود.
این اتفاق در شرایطی رخ داد که حکومت ایران در جنگ جهانی اول اعلام بی‌طرفی کرده بود اما بی‌کفایتی احمدشاه قاجار سبب شد روسیه از شمال و انگلستان از جنوب وارد کشور شوند و ایران با مکر انگلیسی، یکی از بزرگترین قربانیان جنگی شود که در آن بی‌طرف بوده است. 
انگلیسی‌ها با خرید ارزاق و احتکار آن، مردم را برای تامین گندم و جو به عنوان قوت غالب دچار مشکل کردند و قحطی بی سابقه ای دامن‌گیر کشور شد. این جریان در کنار اوضاع آشفته بهداشتی و شیوع وبا و طاعون بین سال‌های 1295 تا 1300 هجری شمسی سبب شد بیش از 9.5 میلیون نفر از جمعیت 18 میلیونی ایران در آن زمان، جان خود را از دست بدهند.
عجیب است که با وجود وسعت ابعاد این قحطی که بیشتر از حمله مغول به ایران قربانی گرفت، سند چندانی درباره این رخداد در دسترس نیست و بریتانیا بیشتر اسناد آن را نابود و یا طبقه بندی و از دسترس عموم خارج کرده است. بی تردید انگلیسی ها از قحطی و  نسل کشی در جهت سلطه بر ایران از طریق استقرار حکومت دست نشانده پهلوی استفاده کردند.
بازنمایی هنرمندانه آن دوران در صدمین سالگرد این قحطی بزرگ، حاصل نگاه تیزبین ابوالقاسم طالبی و شجاعت ستودنی او در به تصویر کشیدن «هولوکاست حقیقی در ایران» است؛ آن هم در شرایطی که جزئیات این واقعه جایی در رسانه های دروغ پرداز تحت کنترل استعمار پیر ندارد و طی صد سال گذشته اسناد این فاجعه انسانی به فراموشخانه انگلیسی سپرده شده است. 
رسانه های وابسته به صهیونیسم، افسانه یهودی سوزی در جنگ جهانی دوم و قربانی شدن شش میلیون نفر از یهودیان در کوره های آدم سوزی آلمان نازی را در حالی که هرگز اثبات نشده است، دائما فریاد می کنند تا مبادا یک ادعای اثبات نشده به فراموشی سپرده شود. رژیم غاصب صهیونیستی نیز از این قصه خودپرداخته، به عنوان ابزار باج خواهی از دیگر دول دنیا استفاده می کند و هم پیمانان غربی او نیز، حتی اجازه تحقیق درباره جزییات این ادعا را به تاریخ نگاران و پژوهشگران نمی دهند. اما همین غول های رسانه ای غربی تاکنون اشاره ای حتی گذرا به وقوع یک نسل کشی بزرگ در ایران با ابعادی وسیع تر از هولوکاست مورد ادعای صهیونیسم نداشته اند. در چنین شرایطی رسالت هنرمندان جسور کشورمان در زمینه ثبت آثاری با هدف جلوگیری از فراموشی واقعیت های تاریخی دشمنی با ملت ایران و رویارویی با قدرت رسانه ای دشمن، سنگین تر از همیشه است. امید است جوانان انقلابی نیز در این راه خطیر قدم بگذارند و پرچم بازنمایی «حقیقت» را همواره برافراشته نگاه دارند.

دیدگاه ها غیرفعال است