اصلاحطلبان شورای شهر یک خطای راهبردی انجام میدهند و آن خطا، قرار گرفتن زیر چتر فرد و کمیتهای است که اعضای آن مطرود نظام هستند و در فتنه سال ۸۸به عنوان تصمیمسازان فتنه عمل میکردند.
انتخاب رئیس و هیئترئیسه شورای شهر مهم است به دلیل اینکه موتور محرکه شورا به حساب میآیند؛ طرح، لوایح، گزارشگیری از قسمتهای مختلف بهخصوص حسابرسی توسط هیئت رئیسه اعلام خواهد شد؛ به همین جهت حضور ذهن رئیس شورا در موارد ذکر شده میتواند نقش و تأثیر خوبی ایفا کند. آقای چمران از شورای دوم وارد نهاد شورا شدهاند و از آن مقطع تاکنون ریاست شورا را برعهده گرفتهاند البته در دوره چهارم دو سال ریاست به او واگذار شده است بنابراین حافظه تحصین برانگیزی پیرامون مباحث مطرح شده در شورا بهویژه درباره طرح و لوایح دارند.
از سوی دیگر باید به رشته تحصیلی او هم اشاره شود، «چمران» استاد معماری و شهرسازی است و این رشته خیلی میتواند در جایگاه شورا بهخصوص ریاست پارلمان شهری کمک کند. نکته دیگری که در ویژگیهای مثبت رئیس کنونی شورای شهر تهران میتوان بازگو کرد، وقتگذاری در نهاد شورا است. حقیقتاً مهدی چمران بینظیر در شورا وقتگذاری میکند و از وقتی که او در این دو سال رئیس شورا شده است، آقای طلایی به عنوان «نائب رئیس» ۱۰جلسه هم نتوانسته ریاست را برعهده گیرد.
در جریان مقابل نیز شاهد کاندیداتوری «احمدی مسجد جامعی» برای ریاست شورای شهر در سال پایانی هستیم. رشته تحصیلی او جغرافیا است؛ ضمن اینکه آقای مسجد جامعی سال گذشته از مدرک کارشناسی ارشد خود دفاع کرد و وقتی که وارد شورا شد «کارشناس» بود و اگر افرادی او را دکتر خطاب میکنند به جهت لطفی است که به وی دارند.
یکی دیگر از تفاوتهای این دو نفر که هم اکنون برای تصدی ریاست شورای شهر تهران نام آنها مطرح میشود، حوزهای است که به آن علاقه دارند. نگارنده عضو شورا هستم و در جلسات در کنار آقای مسجد جامعی حضور دارم. بنابراین باید بگویم نوع علاقه او تاریخی و میراثی است و شخصاً از اطلاعات وی استفاده میکنم. همچنین اگر بخواهیم در مورد طرح و لوایح که در شورا مطرح میشود قضاوت کنیم، حقیقتاً اطلاعات آقای چمران با مسجد جامعی قابل قیاس نیست پس برای نتیجهگیری در این بخش باید گفت: «رأی آوری مهندس چمران در سالهای دوم و سوم شورای شهر در دوره چهارم امری طبیعی بود چون باید کارآمدی رئیس شورا در نظر گرفته شود.»
باید به کارکرد و وظایف شورا هم اشارهای داشت. شورای شهر نهادی اجتماعی است که مطالبات مردم را در این حوزه دنبال و پیگیری خواهد کرد پس نباید این مجموعه را سیاسی دانست، انصافاً آقای چمران در جایگاه ریاست شورا جناحی و سیاسی عمل نمیکنند البته همانطور که در بند بالا پرداخته شد، جنس شورا سیاسی نیست و باید برای اعضا مطالبات مردم مهم باشد.
با توجه به اینکه انتخابات هیئترئیسه شورا نزدیک است، شاهد اهانتهایی به برخی از اعضا بهویژه ورزشکاران عضو شورا هستیم؛ آرای آنها را اجارهای میدانند. نگارنده براین باور است، طرح این موضوع اهانت به اعضاست، هرچه نباشد آنها هم نمایندگان مردم به حساب میآیند و نباید اینگونه زیر سؤال بروند.
آن وقت که آنها به احمد مسجد جامعی برای ریاست شورا رأی دادند، افراد خوب معرفی شدند و رأی این اعضا زیر سؤال نرفت اما از زمانی که رأی تغییر و به سمت دیگری معطوف شد، اجارهای خطاب شد! بدانید و بدانند طرح چنین موضوعاتی اثر عکس خواهد داشت چرا که به جای جذب حداکثری، دفع حداقلی به همراه دارد.
موضوع دیگر پیرامون انتخاب رئیس و هیئترئیسه شورای شهر، فشارهایی است که از بیرون شورا وارد میشود. واقعاً فشار از بیرون بالا است و به نظر بنده یک خطای راهبردی، همکاران اصلاحطلب ما در شورای شهر انجام میدهند و آن خطا، قرار گرفتن زیر چتر فرد و کمیتهای است که اعضای آن مطرود نظام هستند و در قضایای فتنه سال ۸۸به عنوان تصمیمسازان فتنه عمل میکردند. نکته قابل توجه آنکه اعضای اصلاحطلب شورا خود را در ساختار نظام تعریف میکنند ما میگوئیم چگونه خود را همراه نظام نشان میدهید اما با فردی که نسبت به نظام کینه ورزی کرده هماهنگ هستید.
فراموش نکردیم در سال ۸۸، شعار نظام را تغییر دادند و در اردوکشیهای خیابانی «مرگ بر اصل ولایت فقیه و نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» سر داده شد. شما اصلاحطلبان شورا چگونه میخواهید با افرادی که تصمیمسازان این اردوکشیها محسوب میشدند، وارد هیئترئیسه شورا شوید یا در انتخابات سال آینده، رأی مردم تهران را کسب کنید؛ معتقدم شدنی نیست و این اقدام اصلاحطلبان خطای راهبردی است.
آنها از واژه فتنه مثل «جن» خوف دارند و همیشه به عنوان حلقه دار بالای سرشان آویزان است و البته وحشت دارند این حلقه به گردنشان افتاده شود؛ ابا دارند از اینکه بیان شود «حلقه فتنه شما را مدیریت میکند»، وقتی از فتنه سخن به میان میآید چهرههایشان در هم میرود. برخی از اصلاحطلبان شورا به بنده گفته بودند: «چرا مدام از فتنه صحبت میکنید، فتنه تمام شد و رفت» پاسخ دادم: «اگر به پایان رسید چرا شما تکلیف خود را با آن مشخص نکردید!؟، از فتنه اعلام برائت کنید تا رفع اتهام شود اما این کار را انجام ندادهاند و هنوز این ارتباط برقرار است البته این ارتباط به آنها آسیب وارد خواهد کرد.»