رحماندوست: وجود مجتبی شاکری را مایه «هدایت» یافتم

2

مجتبی رحماندوست، نویسنده انقلابی نیز در آیین رونمایی از کتاب «مجتبی» با اشاره به سفر حج مشترک 40 سال قبل خود با وی اظهار کرد: سال 61 آقای شاکری به نظرم تازه مجروح شده بودند که با هم در صحرای منا آشنا شدیم و من کتاب ایشان را، نه این کتاب کاغذی بلکه کتاب وجودی آقای شاکری را آنجا مطالعه کردم.

مجتبی رحماندوست، نویسنده انقلابی نیز در آیین رونمایی از کتاب «مجتبی» با اشاره به سفر حج مشترک 40 سال قبل خود با وی اظهار کرد: سال 61 آقای شاکری به نظرم تازه مجروح شده بودند که با هم در صحرای منا آشنا شدیم و من کتاب ایشان را، نه این کتاب کاغذی بلکه کتاب وجودی آقای شاکری را آنجا مطالعه کردم.

وی با بیان اینکه در سال های دهه 70 در بنیاد جانبازان برنامه های بازدید نویسندگان از مناطق جنگی غرب و جنوب و حتی سفرهای دریایی آغاز شد، افزود: آنچه اکنون با عنوان «راهیان نور» شناخته می شود، در آن سال ها در دفتر هنر و ادبیات ایثار بنیاد جانبازان به کوشش مجتبی شاکری که در آن زمان مسوولیت داشت، شکل گرفت و نویسندگانی مثل مرحوم نادر ابراهیمی، محمدرضا سرشار و ناصر ایرانی همسفران ما در آن بازدیدها بودند که بعدها حاصل کارشان در حوزه قلم هم منتشر شد.

رحماندوست با اشاره به اینکه نیازی ندارم از کسی تعریف کنم، تاکید کرد: در پیشگاه خدا شهادت می‌دهم که سابقه 40 ساله این کتاب را «هدایت» یافتم و کتاب وجود ایشان «هدی للمتقین» بود.

وی خاطره ای از سفر مشترک خود به مناطق جنگی جنوب همراه مجتبی شاکری و نویسندگان و هنرمندان دیگری که به این رویداد دعوت شده بودند را این طور تعریف کرد: در یکی از این سفرها در یک لنج در منطقه سه دریایی خلیج فارس در جریان نبردهای دریایی در دوران دفاع مقدس قرار می گرفتیم و حین تعریف این ماجرا، آقای شاکری شیرمردی بود که خود یکباره به دریا پرید و این صحنه در خاطر من باقی مانده است.

وی به فعالیت های سیاسی مجتبی شاکری در برهه های مختلف اشاره کرد و گفت: هر گاه نزدیک انتخابات با ایشان تماس می گرفتم، خبردار می شدم که در سفر هستند و مرتب شهر به شهر و استان به استان برای آگاه سازی اقشار مختلف سفر و سخنرانی می کردند. این سفرهای روشنگرانه در شرایط جسمی خاصی که آقای شاکری دارد، انجام می شد و خداوند شاهد است که بارها و بارها در خانه به یاد ایشان و محدودیت های جسمی خاص ناشی از جانبازی ایشان می افتادم و به این پایمردی می اندیشیدم.

رحماندوست با بیان اینکه شاید خداوند می دانسته من طاقت مواجه شدن با این موقعیت را ندارم و ممکن است سر از هزار ناکجاآباد فکری درآوردم و به این خاطر چنین توفیقی را به من نداده است، گفت: آنچه که من از مجتبی شاکری می‌دانم، مربوط به قبل از خواندن کتاب خاطرات اوست و من همین امروز از تدوین این مجموعه خاطرات مطلع شدم و خدا را شکر که توفیق حضور در مراسم رونمایی از کتاب «مجتبی» را پیدا کردم.

دیدگاه ها غیرفعال است