حفظ اصول و تبعیت از امام جامعه عامل مهم بقای نظام اسلامی است

1

مجتبی شاکری جانباز دوران دفاع مقدس با بیان اینکه حفظ اصول و تبعیت از امام جامعه عامل مهم بقای نظام اسلامی است، گفت: ماندگاری و مانایی ساختار بلند و عظیم ایجاد شده به ماندن نظام جمهوری اسلامی است که اگر آسیب ببیند، این ساختار نیز از بین خواهد رفت.

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، همایش «بصیرت از دیدگاه شهدا و شهید آوینی» و مراسم بزرگداشت شهیدان صیاد شیرازی، سید مرتضی آوینی و احمدی روشن شب گذشته در مسجد و حوزه علمیه امام مهدی(عج) با حضور سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی، مجتبی شاکری جانباز و تحلیل‌گر مسائل سیاسی، خانواده شهید مصطفی احمدی روشن و جمعی از خانواده‌های شهدا و مردم شهیدپرور و بسیجیان پایگاه سیدالشهداء منطقه حکیمیه برگزار شد.

مجتبی شاکری جانباز دفاع مقدس در سخنانی اظهار داشت: موقعیت زمانی که ما در آن قرار داریم در تاریخ بی‌نظیر است؛ چرا که خداوند برای ما عوامل مختلف را یکجا گرد آورده و دین را در قالب نظام مستقر کرده است.

وی ادامه داد: یعنی دین در قالب نظام حاصل مشقات پیامبر (ص) است و وضعیتی است که بعد از وفات ایشان پیش آمد و در طول مدت امامت امام علی (ع) محقق نشد و در دوره امامت امام حسن (ع) این دوره سخت‌تر و در دوره امام حسین نیز همین‌طور ادامه داشت که برای امامان دیگر چنین فرصتی نبوده و آنها در حاشیه حکومت قرار داشتند.

شاکری بیان داشت: مرحوم میرزای شیرازی زحمت زیادی کشیده و با تحریم تنباکو قدم بزرگی برداشت که باید بر آن افتخار کنیم اما کار او با حرکت امام (ره) قابل قیاس نیست چرا که امام (ره) یک نظام را رقم زده‌اند. کاری که شیخ فضل‌الله نوری در جنبش مشروطیت انجام داد یا حرکت شهید مدرس و سیدجمال‌الدین اسدآبادی همگی مایه افتخار ماست، اما بزرگی و عظمت کار امام این بود که از دل قرآن و روایات بود که به شکل یک حکومت ایجاد، تکثیر و در دنیا مطرح شد.

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی تصریح کرد: ماندگاری و مانایی ساختار بلند و عظیم ایجاد شده به ماندن نظام جمهوری اسلامی است و اگر نظام، حکومت و ولایت آسیب ببیند، همه اینها کفی بر روی آب نبوده و از بین خواهد رفت. ما باید ببینیم چه کنیم تا حامی خون شهدا باشیم و راه آنها را ادامه دهیم. همواره باید بدانیم یادواره‌های شهدا یاد فکر کردن و سنجش خود است.

وی در ادامه به چهار نکته در بحث انحرافات و بصیرت‌شناسی اشاره کرد و افزود: عدم انحراف از اصول مانند قرآن، وحی، حکومت اسلامی، عدالت و عدم سرپیچی از آن؛ که ملی‌گراها، نهضت آزادی‌ها، حزب مشارکتی‌ها مصداق سرپیچی از آن بودند. مهم‌ بودن خود ما یعنی غلبه بر نفس خود، چرا این اصول را نفس ضعیف نمی‌تواند حمل کند. حفظ اصول و تبعیت از امام جامعه و پا گذاشتن جای پای او، یعنی همان کاری که سلمان می‌کرد؛ چهار اصل مهم بصیرشناسی است.

شاکری تصریح کرد: مقام معظم رهبری بارها به «فتنه» اشاره کردند چرا کسانی که خطبه‌ها را می‌خوانند کلمه فتنه را به کار نمی‌برند؟! باید توجه داشت که خون شهدا بالاتر از همه چیز است. امام جامعه می‌گوید باید این کار انجام شود و قهر کردن و خانه‌نشینی چه معنایی دارد؟ باید بدانیم تبعیت از مقام ولایت به ویژه هر چقدر به زمان ظهور نزدیک بشویم مهم‌تر است.

یادگار دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: امروز ما تعیین کننده معادلات در جهان هستیم و آمریکایی‌ها در تحلیلات خود به این نتیجه رسیده‌اند که همین مقدار که ایران را به پای میز مذاکره بدون تعهد بیاورند برای شکست ابهت ایران در جهان اسلام کافی است.

وی، بصیرت و دشمن‌شناسی را در شرایط کنونی بسیار مهم برشمرد و بیان داشت: هر مقدار به جلو می‌رویم زوایای جدیدی از فعالیت‌های افرادی مثل شهید احمدی روشن در رشته‌های مختلف دیده می‌شود اما دانشجویان در حوزه‌های علوم انسانی باید فعالیت‌های خود را در تهیه تئوری‌هایی در جهت ناکام گذاشتن تئوری‌های افرادی مانند حجاریان‌ها تهیه کنند چرا که آنها نگاهشان به انسان و عالم، نگاه دیگری است و باید همیشه این نگاه را داشت که بصیرت تنها در جنبه سیاسی نیست.

شاکری در ادامه با ذکر خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: در یکی از جلسات که با یکی از دوستان خود داشتیم او به ابتدای جنگ اشاره کرد و گفت: ما در آن زمان طرح تاسیس جهاد سازندگی را به شهید بهشتی ارائه کردیم و سپس به کردستان رفتیم. در مسیر به راهبندانی برخوردیم که توسط ضدانقلاب ایجاد شده بود. وقتی از خودرو پیاده شدم و به فرمانده ضدانقلاب نگاه کردم متوجه شدم او همکلاسی خودم در دانشگاه علم و صنعت است و من را به زندان دلتو بردند، زندانی که سر بسیجیان دکور میزشان بود و در جلسه عیش و نوش ضدانقلاب با یک شمشیر سرخ شده‌ سر یک بسیجی را قطع کرده و با آن شادی می‌کردند.

شاکری افزود: دوستم می‌گفت آنها قصد داشتند من را نیز اعدام کنند و به این خاطر مرا به غاری بردند. در آنجا برای من حالتی اتفاق افتاد و روحم از بدن جدا شد و خودم را در فضای مطلوب و بهشتی دیدم و به چشم دیدم که جای من را نشان می‌دهند. من از آنها سراغ شهید بهشتی و مطهری را گرفتم اما آنها به من گفتند اگر نمی‌خواهی از اینجا برو و من از آن محیط برگشتم و دوباره ضدانقلاب من را از غار بیرون آورده و از صخره‌ای آویزان کردند و در همین حالت که در سختی فراوان به سر می‌بردم، فرازهایی از زیارت شعبانیه را زمزمه می‌کردم.

 

این گفت وگو را در سایت خبرگزاری فارس مشاهده بفرمائید.

دیدگاه ها غیرفعال است