چندی پیش یک نمونه موفق از احیای میراث تاریخی شهر در قالب بازسازی خانه مرحوم شهید مدرس و تبدیل آن به «خانه موزه» با مشارکت و تولیگری بخش خصوصی در تهران رخ داده است که میتواند به منزله یک نمونه موفق مورد مطالعه قرار گیرد و از این تجربه در دیگر نقاط شهر نیز استفاده شود.
روزنامه جوان یادداشتی به قلم مجتبی شاکری، رییس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران منتشر کرد:
یکی از دغدغههای جدی شورای اسلامی شهر تهران در دوره چهارم، جستوجوی راهی برای ورود موثر و در عین حال کمهزینه شهرداری تهران به احیا و حفاظت از میراث فرهنگی بوده است. آمار شناسایی بیش از 2500 نقطه تاریخی و میراثی در پایتخت آن هم در شرایطی که تنها 500 نقطه از این تعداد به شکل رسمی در فهرست آثار میراثی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به ثبت رسیده است، اهمیت دغدغهمندی در قبال میراث فرهنگی را بیشتر میکند. با این حال نه شهرداری تهران و نه سازمان دولتی متولی امر، بودجه و منابع مالی کافی برای تملک ابنیه تاریخی ندارند.
اما چندی پیش یک نمونه موفق از احیای میراث تاریخی شهر در قالب بازسازی خانه مرحوم شهید مدرس و تبدیل آن به «خانه موزه» با مشارکت و تولیگری بخش خصوصی در تهران رخ داده است که میتواند به منزله یک نمونه موفق مورد مطالعه قرار گیرد و از این تجربه در دیگر نقاط شهر نیز استفاده شود. طی بازدیدی اخیر خود از این خانه موزه که به دعوت مسوولان این مجموعه در محله سرچشمه تهران صورت گرفت، شاهد بازسازی بنای فرسوده این خانه با هزینه بی دریغ بودم. در قالب این بازسازی فضایی مفرح با حفظ المانهای مربوط به عمارتهای تاریخی خاص یک سده قبل و مبتنی بر سبک معماری دوره قاجار ایجاد شده است که در عین پیوند بازدیدکنندگان با گذشته و یادآوری پایمردی شهید مدرس که نمودی عینی از ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای دیکتاتوری رضا خان در خانه ملت، حس طراوت را نیز به آنها القا میکند.
این مدل ورود به احیای ابنیه و آثار تاریخی با محوریت عبرتآموزی و تولید محتوا برای افزایش اطلاعات تاریخی مخاطبان، روش سنجیدهای است که میتواند در دیگر نقاط تهران که به منزله گنجینهای مملو از آثار و اماکن میراثی است، مورد استفاده قرار گیرد. به ویژه از این جهت که تامین مالی و بهرهبرداری از این پروژه با اعتماد به بخش خصوصی سپرده شده است. در واقع یک سرمایهگذار بخش خصوصی خانه شهید مدرس را از مالک قبلی خریداری و با علاقهمندی و سلیقه بازسازی کرده است. در گام بعدی بهرهبرداری از این بنا نیز علاوه بر اینکه در قالب بازدید گردشگران داخلی و خارجی صورت میگیرد، به عنوان کرسی آموزش قرآن برای بانوان و آقایان نیز عملیاتی شده است.
استفاده از چنین الگویی بر مبنای مشارکت دادن بخش خصوصی و در عین حال راهبری شهرداری و سازمان میراث فرهنگی میتواند شرایط ورود نسل جدید به اماکن میراثی را بیش از پیش فراهم و شرایط سهلی برای مطالعه شخصیتهای موثر تاریخی ایجاد کند. هر چند ثمربخش بودن تمسک به این روشها نیز مستلزم تهیه سند بالادستی در زمینه حفظ میراث فرهنگی شهر و تعیین تکلیف دستگاههای مختلف در قالب آن سند است.