از باغ کتاب تا تغییررفتار

2

چندی است از افتتاح رسمی «باغ کتاب تهران» در اراضی عباس‌آباد می‌گذرد؛ مجموعه‌ای با قابلیت‌ها و ظرفیت‌های قابل توجه فرهنگی به وسعت بیش از شش هکتار که به گفته مدیران شهری، کاربری‌های متنوعی برای آن پیش‌بینی شده است اما با توجه به ایجاد فروشگاه و نمایشگاه دائمی کتاب به مساحت 14 هزار مترمربع در این مجموعه، بیشترین فضا به لحاظ کالبدی، به حوزه کتاب اختصاص یافته است.

شهرداری تهران می گوید باغ کتاب بزرگترین مجموعه فرهنگی با محوریت کتاب در خاورمیانه می باشد و نشر شهر بهره بردار از یک پروژه فرهنگی است. رعایت ضوابط ساخت و ساز در پهنه فرهنگی عباس آباد ضامن حیات مؤثر این پهنه در نقشه راهی است که برای آن طراحی شده است.

ضمن ارج نهادن به تلاش‌های مدیریت شهری برای طراحی، ساخت و بهره‌برداری از این پروژه که کمبود آن در سال‌های گذشته، مورد اذعان اغلب کارشناسان فرهنگی و شهری بوده است، به نظر می‌رسد این مجموعه در کنار برجستگیها ، کاستی و ضعفهائی دارد که اگر برطرف نشود، انتظارهایی که از آن می‌رود، محقق نخواهد شد.

مهمترین پرسش در این راستا نقش و جایگاه شهرداری در فرآیند تولید ، نشر، توزیع و ترویج فرهنگ کتابخوانی است… شهرداری تهران طی سال‌های اخیر تلاش کرد در حوزه فرهنگی نیز ایفای نقش کند و از این رو احداث مجموعه‌های فرهنگی متعددی از جمله باغ کتاب را در دستور کار قرار داد، بدون اینکه نقشه راه مشخصی برای مراحل تولید اثر تا ترویج فرهنگ کتابخوانی داشته باشد. هرچند نیاز به توسعه زیرساخت‌های فرهنگی و رفع کمبود کالبد و فضای مناسب ارائه خدمات فرهنگی به شهروندان بر کسی پوشیده نیست، اما اگر مشخص نباشد این کالبد قرار است چه محتوایی را ارائه کند و کدام قطعه از پازل فرهنگی شهر باشد، توسعه زیرساخت‌های فیزیکی کمکی به حوزه فرهنگ شهر و کشور نمی‌کند و عملیاتی بدون هدایت و مدیریت قرارگاهی است. البته در آغاز خبری مهیج و در ادامه حرکتی جریان ساز نخواهد بود.

ناشران و شهروندان هنوز نمی‌دانند که باغ کتاب قرار است در حوزه کتاب چه خدماتی به آنها ارائه کند. از یک سو شهردار تهران اعلام می‌کند که این مجموعه ظرف مدت کوتاهی 130 میلیون تومان فروش داشته و از سوی دیگر مدیرعامل باغ کتاب تاکید می‌کند در این مجموعه قرار بر فروش کتاب نیست! این دوگانه گوئی خود نشان‌دهنده سردرگمی سیاستگذاری برای راهبری این کالبد چند منظوره تاثیرگذار فرهنگی است.

از طرفی مدیران شهری صراحتا از عدم خط قرمز در پذیرش تولیدات ناشران در باغ کتاب می‌گویند و این در حالی است که غفلت از جنس محتوا در باغ کتاب که قرار است کارکرد بین‌المللی داشته باشد، زمینه‌ساز تهاجم فرهنگی و بازنمایی چهره‌ای غیرواقعی از فرهنگ این مرز و بوم است. شهرداری تهران می‌تواند به جای رکاب دادن به برخی از ناشرانی که محتوای آثار منتشره توسط آنها تناسبی با فرهنگ ملی و انقلابی ما ندارد و انجام کار پیمانکاری صرف در ساخت باغ کتاب، شورایی متشکل از افراد ذی‌صلاح را مامور بررسی تقاضای عرضه کتاب در این مجموعه کند.

مساله «در دسترس بودن کتاب» به عنوان یکی از دغدغه‌های اصلی دست‌اندرکاران فرهنگی، سبب شده طی سال‌های اخیر کتابخانه‌های کوچک بسیاری در سرای محلات، کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد و نظایر آن ایجاد شود. به منظور سهولت دسترسی به کتاب حتی ایده‌هایی نظیر «اتوبوس کتاب» نیز در تهران و شهرهای بزرگ اجرا شده است. در این بین هزینه سفر به باغ کتاب تهران معادل خرید چند جلد کتاب هزینه در بر دارد. در حالی که اگر اولویت اصلی خدمت فرهنگی است، بازدید از این مجموعه باید رایگان شود. همین که شهروندی همت گزیده و مسیری طولانی را برای رسیدن به این نقطه طی کرده، هزینه پرداخت کرده است و نباید با وضع مبالغی به عنوان ورودیه، انگیزه بازدید از این فضای مفرح را در برخی از شهروندان کمرنگ کنیم. ایده باغ کتاب اینترنتی و پذیرش متقاضیان بی شمار برای بازدید و بهره برداری از آن را نادیده نگیریم.

البته اقدامات ارزشمند بسیاری با الهام گرفتن از ایده‌هایی که پیش‌تر توسط کمیسیون و کمیته فرهنگی شورای شهر مورد تاکید قرار گرفته بود، در مجموعه باغ کتاب صورت گرفته است که حاکی از درایت و هوشمندی راهبران این پروژه است ، از آن نمونه می‌توان به بازسازی 82 قهرمان‌ داستانی و حقیقی در قالب مجسمه‌ برای معرفی به نسل آینده و نیز ایجاد بازی‌های آزمایشگاهی به منظور پیوند آموزه‌های تئوری علوم با تجربیات ملموس کودکان و نوجوانان اشاره کرد که جاذبه های آن ذائقه هر زیباپسند ازکودک ونوجوان تا بزرگسال را به سوی خود می کشد و میتوانند قصه گوهای ما محفل گرم داستانگویی را در کنار این مجسمه ها برپاکنند. باغ کتاب همچنین می‌تواند فضایی مفرح و آرام برای برگزاری حلقه های کتابخوانی خانواده‌ها فراهم کند. نباید اجازه داد به نمایش و

فروش کتاب بی ضابطه همانند کتاب مال تبدیل شود. در حال حاضر این شبهه قوی است که باغ کتاب رقیبی برای ناشران و کتابفروشان است.کارکردهای دیگر این مجموعه هم به حدی گسترده ، جذاب و بازدید پذیر است که «کتاب» عملا در حاشیه «باغ کتاب» جای خواهد داشت و شاید کم‌رونق ترین بخش این مجموعه، همین فضای متعلق به کتاب باشد و به تدریج باغ کتاب کارکرد اصلی اش را به بخش های پربیننده واگذارد.

باغ کتاب تهران برای فاصله نگرفتن از هدف جریان ساز بودن در حوزه فرهنگ و کتاب به یک هیات اندیشه‌ورز متخصص نیاز دارد تا با تعریف خط مشی مشخص برای چگونگی بهره‌برداری حداکثری از ظرفیت‌های این مجموعه به نفع رونق کتاب و کتابخوانی، به ابهامات و سردرگمی‌های کنونی درباره کارکردهای این مجموعه نیز پاسخ دهد و کتاب را در گذر زمان از «حاشیه» باغ کتاب، به متن بیاورد و با بکارگیری ایده های خلاق و نوگرائی در روش سهم فرهنگ مطالعه و کتاب را در تغییر رفتار شهروندان رقم بزند.

دیدگاه ها غیرفعال است