آهای انگلیسی! تو با من طرفی. دِ بیا بیرون لعنتی

3

این آخرین جمله‌ای است که رئیس علی دلواری ( فرمانده مجاهدان تنگستان و دشتستان علیه مهاجمان انگلیسی) در سریال ماندگار…

این آخرین جمله‌ای است که رئیس علی دلواری ( فرمانده مجاهدان تنگستان و دشتستان علیه مهاجمان انگلیسی) در سریال ماندگار «دلیران تنگستان» خطاب به نظامی انگلیسی می‌گوید که پشت درختی پنهان شده، در حالی که سربازان هندی، یکی یکی جلوی گلوله قرار گرفته و برزمین می‌افتند.

این صحنه، پس از هجوم ناجوانمردانه و گسترده ارتش بریتانیا به سواحل جنوبی ایران در خلیج فارس و بندر بوشهر که با پیشرفته‌ترین سلاح مخرب اعم از ناوهای جنگی و توپ و تیربار انجام گرفت، به تصویر درمی‌آید که تنها عده‌ای جوان پاکباز، مومن و وطن پرست تنگستانی با تفنگ‌های بسیار ابتدایی فارغ از حکومت مرکزی قاجار ( که در آن روزگار تحت نفوذ فراماسون‌های انگلیسی قرار داشت) در مقابل ارتش متجاوز ایستادگی کردند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان»، تنها تلاش تصویری است که برای روایت آن مبارزه دلیرانه و در عین حال مظلومانه در سالهای اوایل دهه 50 توسط همایون شهنواز و دوستانش جلوی دوربین رفت و الحق که تا همین امروز تصاویرش علی‌رغم همه محدودیت‌های ابزاری و فنی، همچنان گیرا و تاثیر گذار است. علاوه براینکه تنها تصویری است که از دلاوران تنگستان و قیام ضداستعماری شان به رهبری رئیس علی دلواری علیه اشغالگران انگلیسی برجای مانده است. سریالی مملو از عشق و حماسه و حادثه و روایات تکان‌دهنده تاریخی .

کاراکتر، بازی و تیپ مرحوم محمود جوهری ( بازیگر نقش رئیس علی که اولین و آخرین نقش اصلی و مهم زندگی اش را ایفا کرد و در همان زمان، طی یک تصادف رانندگی همراه همسرش به دیار باقی شتافت)، حضور شهروز رامتین در نقش خالو حسین، موسیقی فضا ساز احمد پژمان و صدای روایتگر هوشنگ لطیف پور و …از دیگر رموز ماندگاری سریال «دلیران تنگستان» بود که در آن روزگار نسل پرشور ما را پای جعبه جادویی می‌کشاند که مملو از گمراهی و تباهی بود.

داستان «دلیران تنگستان» دو مقطع از تاریخ این سرزمین را دربرمی گرفت. دو مقطعی که نیروهای نظامی استعمار به سرکردگی انگلستان، خاک ما را پس از رنگین ساختن به خون جوانان وطن، درنوردیدند و لگدکوب چکمه پوشان خود ساختند. یکی در سال 1856 میلادی و در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار و صدارت میرزا آقاخان نوری که به مقاومت احمد تنگستانی و یارانش انجامید. نکته قابل توجه تاریخی این است، در همان زمان که شاه قاجار و صدراعظم فراماسونش به همراه کابینه به اصطلاح متجدد و روشنفکرش در صدد واگذاری امتیازاتی به متجاوزین و کوتاه آمدن در مقابل آنها بودند، بنا به نوشته عباس امانت در کتاب «قبله عالم»، متجاوز از 30 تن از علمای عظام شیعه از یازده ولایت ایران، تصمیم گرفتند تا هریک 10 تا 20 هزار سرباز را از ناحیه خود به خدمت گیرند تا از خاک اسلام در برابر کفار دفاع نمایند. امانت در بخشی دیگر از کتابش اشاره دارد،اما آنچه شاه زیر نفوذ صدراعظمش پیشنهاد می‌کرد، چیزی در حکم تن دردادن به تحت الحمایگی انگلستان بود!

اما دیگربار در زمان جنگ جهانی اول بود که نیروهای بریتانیا برای اشغال ایران به خاک ما هجوم آوردند. این در حالی بود که پیش از آن، قراردادهای خفت باری که می‌خواستند با همکاری به اصطلاح متجددین روشنفکر و شاهان بی‌کفایت به این ملت تحمیل کنند (همچون؛ قرارداد رویتر، رژِی، قرارداد 1919 و …) هر یک با حضور مراجع عظام شیعه و مقلدشان به بن بست خورده بود. اما این بار نیز همان شیعیان مبارز و علمای آنها دربرابر متجاوزین خارجی مقاومت کردند که در میان آنها،نام‌هایی مانند رئیس‌علی‌دلواری، خالو حسین دشتی، سید محمد رضا کازرونی، شیخ حسین چاکوتایی و …بر تارک زرین صفحات تاریخ ما همچنان می‌درخشد.

برداشت از سایت شخصی سعید مستغاثی 

دیدگاه ها غیرفعال است