دبیرکل جمعیت جانبازان با اشاره به دیدار اخیر خود به همراه تنی چند از اعضای جمعیت آقایان علیرضا سربخش، ثارالله شاکری و مهدی کاظمیان با مرحوم نادر طالب زاده هنگام بستری در بیمارستان، روایتی از گفت و شنود با وی پیش از عروج را بازگو کرد.
مجتبی شاکری ضمن تسلیت به جامعه انقلابی بابت سوگ ازدست دادن چهره برجسته عرصه فرهنگ و از جهادگران شاخص در چهارمین روز ماه مبارک رمضان ، خاطرنشان کرد: مرحوم طالب زاده با وجود کسالت شدید حتی در آخرین روزهای عمر خویش هم از امید به آینده سخن می گفت و در فکر این بود که اگر عمری برایش باقی بود، برنامه جدیدی بسازد و حرف های تازه ای بزند. از این رو است که من هم فعالیت های او را به «موشک نقطه زن در عالم هنر» تشبیه کردم که همیشه درست به هدف می زند.
شاکری با بیان اینکه «کنفرانس افق نو» و استمرار آن از راهبردیترین دغدغه های نادر طالب زاده در روزهای پایانی عمرش بود، گفت: ظاهرا در دوره های مختلف حمایت های گوناگونی از برگزاری این کنفرانس صورت گرفت اما هیچ کدام مستمر و پایدار نبود؛ کمااینکه حامی برگزاری یکی از این کنفرانس ها، آستان قدس در دوره ریاست آیت الله سید ابراهیم رییسی بود. اما بلافاصله پس از برگزاری کنفرانس در مشهد، آقای طالب زاده و همسرش در لیست تحریم های امریکایی موسوم به «SDN» قرار گرفتند.
وی یادآور شد: آن گونه که مرحوم طالب زاده گفت، مرضیه هاشمی خبرنگار امریکایی الاصل پرس تی وی در همان مقطع زمانی به امریکا سفر کرده بود که به مدت ١۰ روز تحت بازجویی قرار گرفت و عمده سوالات بازجوها درباره ارتباطات طالب زاده و شناسایی حامیان وی بوده است. درست چهار روز پس از آزادی مرضیه هاشمی نیز طالب زاده و همسرش در لیست تحریم قرار گرفتند.
شاکری با بیان اینکه طالب زاده از دشواری های برگزاری کنفرانس بعدی افق نو در لبنان سخن گفت، افزود: با عزم مرحوم طالب زاده کنفرانس بعدی افق نو در ضاحیه لبنان برگزار شد و از همه چهره های بین المللی ضد استکبار از جمله امریکایی ها برای شرکت در این کنفرانس دعوت صورت پذیرفت اما ماموران اف بی آی به خانه یک یک افرادی مدعو در همایش رفته و آنها را تهدید کرده بودند که حق شرکت در این کنفرانس را ندارید. یکی از این افراد سرهنگ معروف تحلیل گر شبکه های تلویزیون روسیه بود. او قبلا جزء افراد باهوش پنتاگون بوده که ماموریت اصلی اش راستی آزمایی ذخیره سازی سلاح های کشتار جمعی، شیمیایی و هستهای رژیم بعث بود که وی نتیجه تحقیقات خود را نداشتن چنین سلاح هایی اعلام کرد و به همین دلیل نیز از کار برکنار شد. در نهایت همه مهمانان آمریکایی کنفرانس به دلیل تهدیدات امنیتی از شرکت در آن بازداشته شدند.
شاکری با بیان اینکه برخی مهمانان همچون دکتر مایکل اسپرینگمن با توجه به تهدید به حبس و میلیون ها دلار جریمه، به صورت مجازی در این همایش سخنرانی کردند، به روایت از طالب زاده افزود: با یک خودروی ویژه پخش زنده متعلق به شبکه افق در مرز لبنان برنامه کنفرانس را آغاز کردیم و با این ترفند با ٢۰ مهمان ویژه گفت و گو شد. روز دوم کنفرانس نیز در بیروت برگزار شد و پس از آن جو لبنان به مدت سه تا چهار روز به شدت تحت تاثیر قرار گرفت.
شاکری با بیان اینکه مایکل اسپرینگمن، ریس دایره صدور ویزا در امریکا بود، گفت: او شک می کند که سازمان سیا از طریق وی می خواهد برخی افراد را وارد کشور کند و این موضوع را به بالادست خود گزارش می دهد اما مورد توجه قرار نمی گیرد و حتی به دلیل پافشاری اول حقوق او قطع و سپس از کار برکنار می شود. او هم قیام می کند و کتابی با عنوان «ویزا برای القاعده» را می نویسد .
وی با بیان اینکه دو مامور امریکایی نیزدراین کنفرانس حضور داشتند که یکی از آنها از اندیشکده American Enterprise و دیگری از Atlantic council که بلندمرتبه ترین شورای روابط خارجی آمریکا بود هدف از حضور آنها را جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از کنفراس اعلام کرد. علاوه بر این دو مقاله توسط امریکایی ها نیز درباره بازتاب این کنفرانس نوشته شد که یکی به این موضوع پرداخت که برگزاری آن در لبنان عملا به مصابه دورزدن تحریم ها بود .
شاکری تاکید کرد با وجود اهمیت این اجلاس در سطح جهانی، متاسفانه در داخل کنفرانس افق نو به درستی شناخته نشده و بسیاری نمی دانند این کنفرانس چه آثاری به دنبال داشته و حتی حمایت نهادهای داخلی از آن نیز به صورت موردی و مقطعی است و کسی به دنبال برگزاری مداوم آن نیست.
وی با اشاره به جایگاه ویژه ای که مرحوم طالب زاده برای جانبازان قائل بود، گفت: ایشان شان ویژه ای مثل یک فرمانده که به او گزارش می دهد برای جانبازان قائل بود و مصاحبت و مشورت با آنان را یک ظرفیت ممتاز تلقی می کرد و حتی پیشنهاد داد یک دوره از کنفرانس افق نو را در آینده با حضور جانبازان کشور برگزار کنیم.
طالب زاده همچنین ضمن اشاره به اختلاف تمدنی که در خصوص برخورد با اسرای جنگی با امریکایی ها وجود دارد آن را موضوعی جذاب دانست که باید بدان پرداخته شود. ایشان در واقع معتقد بود وجه جدیدی از تمدن ایران پس از جنگ هشت ساله نمایان شد اما این موضوع پیگیری نشده است.
شاکری با بیان اینکه آقای طالب زاده معترض برخی سیاست های چند نهاد انقلابی در حوزه فرهنگی بود و در این زمینه برای رهبری نیز نامه نوشته بود، گفت: مساله برگزاری کنفرانس افق نو و دغدغه های پیرامون آن نیز در این نامه با بیت رهبری در میان گذاشته شده بود.
دبیرکل جمعیت جانبازان با بیان اینکه تحریم برای شخص آقای طالب زاده با توجه به اینکه در خارج از کشور ثروت اندوزی نکرده بود، بی اهمیت بود، در عین حال گفت: تحریم همسر لبنانی مرحوم طالب زاده توسط امریکا سبب شد پس انداز ١۴۰ هزار دلاری او که پدرش برای نوه ها به جا گذاشته بود، در لبنان فریز شود.
شاکری با اشاره به اینکه نادر طالب زاده در آخرین روزهای عمرش دلش می خواست با برخی دوستان قدیمی دیدار تازه کند، اما به دلیل نارسایی شدید قلبی این موضوع میسر نبود، گفت: در روزهای پایانی عمر مرحوم طالب زاده دستگاهی که گزارش ثانیه به ثانیه از کارکرد قلب می دهد به او متصل بود و به روایت این دستگاه او پنج بار سکته قلبی کرده بود. پس از چند نوبت ایست قلبی دیگر نتوانست درست راه برود و حال او رو به افول رفت.
وی با یادآوری اینکه ضدانقلاب برای تطهیر خود تلاش می کند چهره فعالان فرهنگی انقلابی را حاشیه دار جلوه دهد، به حواشی پیرامون حضور کاترین شکدم در ایران و در کنفرانس افق نو اشاره کرد و با بیان اینکه روایت های نادرست زیادی از آنچه رخ داده، دهان به دهان گشته است، گفت: در آن دیدار آقای طالب زاده در پاسخ به سوال آقای کاظمیان مسئول کارگروه سیاسی جمعیت در خصوص چگونگی نفوذ کاترین شکدم به این موضوع هم پرداخت و گفت که او برای حضور در کنفرانسی درباره مساله فلسطین از انگلیس به ایران آمده بود و یک روز در هتل آزادی وقت صرف ناهار همراه چند تن از چهره های حزب اللهی پاکستان به ملاقات ما آمد.
همراهان گفتند که او را می شناسند و می دانند با یک مرد یمنی ازدواج کرده و چندی بعد شکدم به همسر من نزدیک شد، در حدی که با او درباره مسائل خصوصی زندگی اش، جدایی از همسر و بزرگ کردن دخترانش صحبت می کرد. یک بار هم از من خواست با آیت الله رییسی مصاحبه کند که از او پرسیدم برای کدام رسانه و پاسخ داد برای شبکه راشاتودی. من هم با میثم نیلی تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم و توضیح دادم که یک مصاحبه خارجی برای آقای رییسی در این مقطع خوب است. پس از آن، مصاحبه های کاترین شکدم با پرس تی وی آغاز شد و البته همه را با برنامه فریب داد.
وی با بیان اینکه همسر نادر طالب زاده در مقطعی متوجه می شود که نام کوچک شکدم« پرز »است و این یک اسم یهودی و اسرائیلی است، به کاترین شکدم شک کرده بود و موضوع را با آقای طالب زاده در میان می گذارد اما شکدم یهودی بودن خود را انکار کرد به نقل از مرحوم طالب زاده تصریح کرد این اولین دروغ شکدم بود.
شاکری افزود: آقای طالب زاده می گفت من هیچ یک از زنان شیعه شده را ندیدم که کشف حجاب کنند، اما او چنین کرد و به دنبال آن عکسی که با من در غرفه افق در مسیر کربلا داشت به طور گسترده منتشر شد و داستان پرستوی چشم آبی را مطرح کردند؛ در صورتی که شکدم اصلا مهمان کنفرانس افق نو نبود و مهمانان ما همه از چهره های شناخته شده در رشته خود بودند. او از کنفرانس دیگری به سراغ ما آمد و نفوذ کرد.
شاکری با بیان اینکه مرحوم طالب زاده از سکوت چهره های سیاسی در قبال آنچه واقعا در قضیه شکدم رخ داده بود، گلایه مند بود، گفت: متاسفانه در ایران وقتی پای یک زن در میان است، همه می ترسند که مورد اتهام واقع شوند و به نظر می رسید همه از شوک نفوذ او سکوت اختیار کردند.
به گفته شاکری، تسلط شکدم به زبان عربی و سفرهای مکرر او به کربلا و نجف نیز سبب شد او بیش از حد مورد توجه رسانه ها قرار بگیرد و در نهایت به این ترتیب اعتمادها به وی جلب شد.
وی با اشاره به اینکه علیرضا سربخش، جانباز روشندل و فعال فرهنگی نیز در این دیدار خاطره ای از اظهارات خبرنگاران تسنیم درباره شکدم نقل کرد در اینباره گفت ،این خبرنگاران گفتند ما شک کردیم چرا وی حزب اللهی تر از حزب اللهی های ایران رفتار می کند و به صراحت می گوید چرا ایران بمب هسته ای ندارد، در حالی که حق این کشور است؟! این اظهارات تند سبب شد کم کم این خبرنگاران از او فاصله بگیرند و او را کنار بگذارند.
دبیرکل جمعیت جانبازان با بیان اینکه طالب زاده معتقد بود شکدم اطلاعات استراتزیک خاصی علیه جمهوری اسلامی ایران نداشت و فقط سر و صدا به پا کرد، گفت: مرحوم طالب زاده می گفت ارتباطات شکدم روشن بود و با کسانی تعامل داشت که اطلاعاتی از آنها به دست نمی آمد.
شاکری با بیان اینکه طالب زاده در بستر بیماری با مرگ مزاح می کرد و گویا با همه ی امید به آینده، واهمه ای از رفتن هم نداشت، گفت: او می گفت نمی دانم خدا چه معامله ای با من دارد، برخی می گویند به زودی خوب می شوی و برخی به شوخی می گویند در حال انتقال هستی! من هم یادآوری کردم که شخصی از علامه محمدتقی جعفری در بستر بیماری حالشان را پرسیدند و ایشان پاسخ دادند اگر از جسمم می پرسی که هیچ اما حالم خوب است. مرحوم طالب زاده نیز در روزهای آخر عمر چنین احوالی داشت.